عشق ايران عشق ايران .

عشق ايران

منازعات آدم و حوايي!

منازعات آدم و حوايي!



منازعات زناشوئي ,منازعات آدم و حوايي

 

منازعات زناشوئي تازگي ندارد، در سابق با وجود چنين كشمكشي، اساس فاميل و رشته زناشوئي در اثر نيروهاي خارجي مانند نيروي دين، قانون و فشار اجتماعي محكم و استوار بود ولي امروزه متاسفانه اين گونه نيروهاي خارجي قادر نيستند اين تزلزل را استوار گردانند.

روان شناسي مي گويد: همان طوري كه ازدياد بيماران در بيمارستان ها دليل برآن نيست كه ناخوشي بيشتر از سابق مي باشد بلكه دليل بر آن است كه در بيمارستان ها موجبات راحتي بيشتري فراهم شده و مردم ميل و رغبت بيشتري براي استفاده از آن دارند، به همين ترتيب ازدياد بي شمار طلاق دليل بر آن است كه مردم مايلند در مورد منازعات زناشوئي به اقدامات اساسي و نهايي متوسل شوند.

به راستي عللي كه منشاء درگيري هاي زوجين جوان است، چيست؟ زوجين مي توانند در مورد هر مسئله اي از سياست و مذهب گرفته تا كار و مسائل مالي، ازچگونگي گذراندن وقت تا تقسيم كار خانه تعارض داشته باشند.

 محققان، مهمترين علل تعارض هاي زناشوئي را به ترتيب زير گزارش مي دهند:

1.خرج كردن پول

2.روابط با خويشاوندان

3.- كودكان

4. تقسيم كارهاي خانه و بچه داري

5.ارتباط و روراستي(به خصوص در مورد احساسات منفي)

6. محل سكونت

7. دلبستگي غير جنسي طرفين به شخص ديگر

8.انتخاب شغل و يا درآمد همسر

9.انتخاب نوع تفريحات

10.داشتن يا نداشتن فرزند

11.اجتماعي بودن

12.مقدار زمان مصرف شده با يكديگر

13.تنش حاصل از بيماريهاي جسمي

14.قدرت و كنترل بر تصميم گيريهاي خانواده

15.شيوه انجام مراسم مذهبي

لذا، متخصصان امور خانواده، مشكلات تعارضي را در سه گروه طبقه بندي نموده و آنها را مورد بحث قرار مي دهند:

**تعارض در محتوا يا رفتارهاي خاص : برخي تعارض ها در مورد صحت پيام يك تعريف، حقيقت يا استنباط است و يا بر رفتارهاي خاص

**يكي از طرفين متمركز است مثل فراموش كردن خريد شير. روان شناسان حل اين تعارض ها را نسبتا آسان در نظر مي گيرند.

** تعارض در هنجارها و نقش ها: برخي تعارضات بر موضوعات كلي تري در مورد حقوق و مسئوليت هاي طرفين در يك رابطه متمركز هستند، چنين تعارض هايي مي تواند مربوط به وعده نكردن به قول و قرارها، عدم تقابل يا ناديده گرفتن برخي تكاليف يا كارهاي توافق شده باشد.

** تعارض ارزش ها: زماني اين تعارض پيش مي آيد كه نگرش افراد به زندگي مثل مذهب يا سياست متفاوت باشد.

**تعارض در انگيزه ها و شخصيت طرفين (ايگوي متفاوت زن و شوهر): افراد مكررا براي اسنادسازي در مورد مقاصد و نگرش هاي طرف مقابل از رفتارهاي خاص پا را فراتر مي گذارد. اين تعارض وقتي است كه تصور مشخص طرفين در معرض خطر قرار گيرد. اظهاراتي كه طرف مقابل را مورد قضاوت قرار مي دهد، خود پنداره و عزت نفس او را تهديد خواهد كرد و حل اين نوع تعارض مشكل در نظر گرفته مي شود.

از سوي ديگر، برخي از روان شناسان و مشاوران خانواده موضوعات عمده اي كه باعث ايجاد مشكلاتي در سال هاي اول ازدواج مي شوند را به قرار ذيل مطرح كرده اند:

** نااميدي جنسي: افرادي كه تجربه جنسي كمي دارند يا هيچ گونه تجربه اي ندارند ، غالبا"رابطه جنسي" زناشوئي را در حد كمال مطلوب تصور مي كنند و اوج هيجاناتي را انتظار دارند كه فقط در رمان ها وجود دارد .

**مشكلاتي كه از پيام هاي پنهان خانواده خود فرد ايجاد مي شود: بيشتر مشكلات در بدست آوردن آزادي هيجاني از خانواده همسر مي باشد. زوجين متوجه نيستند كه تعارضات آنها برسر مسائل مالي،نشان دادن عاطفه و نقش هاي زنان و مردان بازنمائي از ارزش هاي والدين آنها مي باشد. وقتي كه آنها اين موضوع را درك كنند از سرزنش يكديگر دست برداشته و در مورد تمايل خوشان براي اداره زندگي تصميم مي گيرند.

** كنار آمدن با تغيير: براي برخي از افراد، نزديكي فيزيكي و هيجاني شديد ازدواج تغيير وحشتناكي در استقلال قبلي آنها محسوب مي شود. يكي از طرفين احساس غرق شدن كرده و خودش را كنار مي كشد و طرف ديگر ممكن است احساس طرد شدن بكند، زوجين براي انطباق با تغيير نياز به رشد انعطاف پذيري دارند.

** خشم: معمولا طرفين چنان در موضوع بحث تثبيت مي شوند كه نمي فهمند مشكل اصلي آنها، غالبا روشي است كه آنها با يكديگر بحث مي كنند . برخي از زوجها تعارض را به عنوان تهديدي در ازدواجشان مي دانند، بنابراين از بحث كردن با يكديگر اجتناب مي كنند. آنها به جاي خشم، خشم خود را فرو خورده و يا آن را به شكل قهر كردن، خرده گيري يا امتناع از رابطه جنسي بروز مي دهند كه خرابي بيشتري را در مقايسه با جنگ سودمند ايجاد مي كند.

نقش هاي مختلف در تعارض زوجي

كارشناسان خانواده معتقدند كه روش ارتباط زوجين در طول مخالفت ها مستقيما به نقشي كه هر يك از آنها در سيستم ميان فردي به عهده دارند، بستگي دارد.

نقش هايي كه هر يك از طرفين مي توانند به عهده بگيرند و به طور فراواني توسط متخصصين مشاهده شده به قرار زير است:

**در نقش يك اقدام كننده: طرفي كه يك عمل را آغاز يا تعيين مي كند.

**در نقش يك اطاعت كننده: كه موافقت مي كند، حمايت نشان مي دهد يا عمل را ادامه مي دهد.

**در نقش يك مخالفت كننده: اعتراض مي كند يا برخلاف عمل حركت مي كند.

** در نقش يك تماشاچي: بدون اين كه اقدامي انجام دهد، آنچه را كه اتفاق افتاده تماشا مي كند.

انعطاف پذيري طرفين در چهار نقش فوق شاخص مهمي از عملكرد مناسب در حل تعارض است. فردي كه در يكي از چهار نقش تثبيت مي شود، اختيارات طرف مقابل را براي تغيير نقش محدود مي كند. اگر فقط يكي از طرفين با هر پيشنهادي بدون توجه به مزيت هاي آن مخالفت كند يا همه پيشنهادات را بدون توجه به نامناسب بودن آنها را بپذيرد توانايي انطباق با سيستم تغييرپذير را به طور جدي دچار مشكل مي سازد.

مراحل فاصله گيري و جدايي را جدي بگيريد:

شايد شنيده باشيد كه مي گويند: طلاق عاطفي بيش از طلاق قانوني است. بي ترديد يكي از دلايل اصلي آن همين تعارضات زن و شوهري است .

روان شناسان مراحل فاصله گيري و جدايي زوجين، كه متعاقب اين تعارضات به وجود مي آيند ، را در چهار مرحله بيان مي كنند. آنان معتقدند كه گذر از هر يك از اين مراحل، براي هر يك از زوجين درگير، به گونه اي متفاوت تعريف مي شود برخي آخرين راه، يعني طلاق را انتخاب مي كنند و برخي ديگر با مشكلات مي جنگند و يا برخي ديگر تلاش در جهت سازندگي را عبث فرض نموده و به تدريج سير مراحل جدايي و فاصله گيري را طي مي كنند و به آخر خط كه همان طلاق عاطفي است مي رسند.

آن چهار مرحله عبارتند از:

مرحله اول: مشكلات زندگي مشترك را خيلي جدي و حاد مي بينند.

مرحله دوم: بحث در مورد مشكلات را بي فايده به نظر مي رسد.

مرحله سوم: شروع زندگي موازي و مجزا

مرحله چهارم: احساس تنهايي

 منبع:تبيان


برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ساعت: ۰۹:۲۶:۲۹ توسط:مريم موضوع:

{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :